بروبچه های سوم ادبیات
خاطرات.شیرین کاریای ما
اینو گذاشتم واسه مهتاب (ولی بیشتر کلمه ی آخرش مهممممممممه): هر کجا هستم، باشم به درک! من که بايد بروم! پنجره، فکر، هوا، عشق، زمين، مال خودت! من نمي دانم نان خشکي چه کم از مجري سيما دارد! تيپ را بايد زد! جور ديگر اما.. . کار را بايد جست. کار بايد خود پول باشد. کار بايد کم و راحت باشد! فک و فاميل که هيچ... بهترين چيز اتاقي است که از دسته چک و پول پر است! پول را زير پل و مرکز شهر بايد جست! سوئيچم کو؟ چه کسي بود صدا کرد : زورو؟ از طرف : زینب - ساعت1:04 سحر جمعه وقتی فقط خودم آنلاینم.
نظرات شما عزیزان:
الان تو گور لرزید(رفت رو ویبره)
حالا گوش سهراب کرقشنگ بود
فرداشدوتوبازگفتی فردا
امروزدلم مانده یک دنیاحرف
یک -هیچ به نفع دل تا فردا
شعرت خیییلی خوشگل بودبه خصوص قسمت آخرش.ممنون.
راستی جاتون خالی امروز رفتم نماز جمعه(الان ریا شدا نه)
رضوان،مریم ش (معتاد)،زهرا خ،عاطفه سلیمانی تو مسجد جامع اعتکاف بودن نیکو هم بود ولی ما هرچی گشتم پیداش نکردم.سلام رسوندن وسلامتونم رسوندم.
بچا تو رو خدا هرکی هرچی خودش میخواد تو وبمون بزاره منو زینب فقط نباشیم که مطلب میزاریم.عاشــــــــــــــــــق همتونم مخصوصا زهرای آلبالویی من که از همینجا میگم چشمت روشن داداشت از کربلا اومده وای بحالت واس من سوقاتی کش نری و بیاری(میدونی که من خیلی میشوخم)
» کوروش
» به بهانه آپدیت
» شهریار
» هـــــــــــــورا
» دوباره سلام
» به نام خدای مهربون
» یه شعر و چندتا حرف کوچولو
» یه شعر از مولانا
» طنز
» بخند
» بچها سلام
» مهربانترین خدا
» الا بذکر الله
» شعر سهراب سپهری به سبک دهه 90-80 (نامردین اگه نظر ندین)
» یادش بخیر!
» امسال هم هر جوری بود تمومید!
» تمومید !
» اولین پست من
» موتور
Design By : Pichak |